رواج فاجعه انگیز فرهنگ دستفروشی در بازار کار ایران از دیگر دستآوردهای نظام پلید آخوندی
فاجعه ای که با تنگتر شدن هرچه بیشتر حلقه تحریم و انزوای بین المللی رژیم و بالا رفتن نرخ تورم همراه با آمار بالای دزدی ها و اختلاس های کلان کارگزاران فاسد، در طول یک دهه اخیر رواج بیشتری در بازار کار ایران یافته و خود را نشان می دهد.
این انسانهای دردمند برای گذران زندگی خود اجناسی را در دست دارند و از مردم می خواهند تا از آنها خرید کنند. کارشناسان عقیده دارند وجود هزاران دستفروش در معابر و بازارها نشان می دهد که تنگناهای اقتصادی فراوانی در زندگی مردم وجود دارد.
هر چند دستفروشان و فروشندگان دوره گرد اغلب انسانهای شریفی هستند که برای کسب درآمد و امرار معاش به این کار دست می زنند اما واقعیت این است بازار کار یکی از بدترین چهره های خود را در قالب دستفروشی نشان می دهد که طی آن افرادی مجبور می شوند برای کسب درآمد به اندک سودهایی که ممکن است دستفروشی برای آنها به همراه داشته باشد، دلخوش باشند.
بصورت کلی، دستفروشی یک مسئله چند وجهی است که از جوانب گوناگونی می توان به بررسی آن پرداخت اما به جراعت می توان گفت که یکی از دردناکترین مبحث در اینباره بحث استفاده از کودکان و در واقع سوء استفاده از بچه ها در قالب دستفروشی است.
کارشناسان بازار کار می گویند دستفروشی جوانان و رواج این پدیده در بازار کار ایران نشان دهنده اوج ناامیدی و دلسرد شدن اغلب کارجویان برای دستیابی به فرصتهای شغلی است. امروز اغلب جوانان دستفروش در پاسخ به این سئوال که چرا تلاشی برای یافتن یک شغل معقول نکرده و یا نمیکنند؛ این است که قبل از دستفروشی برای ورود به بازار کار غیررسمی تلاش کرده اند اما نتوانسته اند شغلی بیابند و حالا مجبورند برای امرار معاش دستفرشی کنند.
به عقیده حاج اسماعیلی، کارشناس بازار کار: هرچقدر ما در جامعه دستفروشان بیشتری را ببینیم، به این معنا است که بنگاهها در حال نابودی هستند. البته نه به این معنا که دستفروشان در حال نابودی اقتصاد هستند، بلکه هدف این است که تاکید شود فضای اقتصادی کشور بشدت به سمت دلالی، واسطه گری، استفاده از رانت و مسائلی از این دست پیش رفته و دستفروشی نیز حاصل شکل گیری همین نوع اقتصاد است.
لازم به یادآوری است که صد البته تمام مشکلات جامعه ناشی از بی کفایتی و بی لیاقتی نظامی است که با نابود کردن صنایع داخلی کشور و وابسته کردن اقتصاد کشور حتی به چین و حمایت نکردن از کارگاه ها و تولیدات داخلی و نیز تباهی صنعت کشاورزی با پایین آوردن سطح مناسبات تولید، جامعه را به لحاظ روابط تولیدی و اقتصادی به قهقرا کشانده و در نتیجه چاره ای جز رونق گرفتن فرهنگ واسطه گری و دستفروشی و دلالی برای مردم باقی نگذاشته است. در این میان نباید دستفروشانی چون یونس عساکره را نیز که از قربانیان همین سیستم کثیف مبتنی بر فساد و چپاول و غارتگری است را از یاد ببریم.
در اینجاست که می بینیم دستهایی که می بایست گرداننده استقلال و اقتصاد کشور باشند در ظلمت پلید آخوندی به بیهودگی و تباهی کشیده می شوند.
No comments:
Post a Comment