Sunday, October 18, 2015



شعله پاکروان در یادبود ریحانه در سالگرد سر به دار شدنش توسط دژخیمان کوردل و جنایت پیشه، احساسات مادرانه 

خود را بیان می کند

#بگونه: در سالگرد یکسالگی جاودانه شدن دخت شرف ایران " ریحانه جباری "، که بخاطر تن ندادن به خواسته های شوم یک مامور وزارت اطلاعاتی، حکم ضد انسانی اعدام از سوی دستگاه پلید قوه قضاییه گرفت و این حکم در حالی اجرا شد که هزاران هزار طومار و فراخوان و کمپین از سوی مردم سراسر دنیا جهت آزاد کردن ریحانه انجام گرفته بود اما سرانجام دژخیمان خامنه ای تاب نیاورده و این دختر بی گناه را به بهانه حکم قرون وسطایی قصاص اعدام کردند تا همچون ضحاکان از خونش ارتزاق کنند.
اینک شعله پاکروان از احساسات مادرانه خود در سالگرد پرواز ریحانه چنین می نویسد:
چقدر ماه دوازدهم داغ جگرگوشه ، سخت وطاقت فرساست چقدر قلب آدم تند میزند چقدرآدم داغ میشود و فکر میکند تب دارد چقدر نفس آدم تنگ میشود . چقدر دست و پای آدم میپرد چقدر چشم آدم عرق میکند و خیس میشود چقدر گلوی آدم میگیرد و خیال میکند سرما خورده چقدر آدم غمگین میشود . چقدر پلک آدم سنگین میشود و فکر میکند خوابش میاید چقدر خواب آدم سبک میشود و بی کیفیت چقدر دست آدم مشت میشود . چقدر دست آدم خارج از کنترل میشود و هی روی پا میکوبد . چقدر پای آدم سست میشود و مینشیند چقدر دندان آدم تیز میشود و میل به دریدن دارد چقدر آرواره های آدم بهم فشرده میشود و دندان قروچه میکند . چقدر ذهن آدم سیاه میشود و پراکنده . چقدر خلق آدم تنگ میشود چقدر آدم شاکی میشود از سرنوشت چقدر آدم قهر میکند با خدا چقدر آدم لجوج میشود و دلنازک چقدر آدم دلش مستی میخواهد و بی خبری چقدر آدم صدای دلبرش در گوشش میپیچد که میگوید مامان ، شعله ، شوری جاااان چقدر آدم بوی پوست سرو تن سرو جوانمرگش را استشمام میکند چقدر آدم گوشه گیر میشود و افسرده . چقدر آدم اخمو میشود و کم حرف چقدر آدم مینویسد و میگوید ، بی آنکه لبهایش تکان بخورد چقدر آدم به گذشته فکر میکند چقدر آدم به آلبوم عکس علاقمند میشود . چقدر آدم بهانه گیر میشود چقدر آدم بچه میشود در ماه دوازدهم داغ بچه اش چقدر آدم دلش میخواهد در کویری بی انتها بدود و فریاد بزند که همه دنیای و تمنای من تویی که دوازده ماه است نیستی . چقدر ماه دوازدهم داغ جگرگوشه ، سخت وطاقت فرساست
شعله پاکروان
#ریحانه #شعله #اعدام #قصاص #فراخوان

No comments:

Post a Comment