Sunday, July 5, 2015


دو راهي خطرناك مذاكرات هسته اي و كابوس وحشتناك نظام ولايت فقيه 
 آخرين خبرها حاكي از بي سرانجام بودن تلاشهاي طرفين براي رسيدن به يك توافق بر اساس تفاهم نامه لوزان مي باشد و باندهاي نظام دلواپسي و نگرانيشان افزون و افزونتر شد ه است.
کیهان شریعتمداری مي نويسد: خبری که امیدواریم صحت نداشته باشد ولی متاسفانه برخی شواهد پیرامونی از صحت آن خبر می‌دهد، حاکی از ترفند موذیانه‌ای است که حریف بعد از ناامیدی از تحمیل یک «توافق‌هسته‌ای بد»، تدارک دیده و در آستین دارد.
بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکره‌کننده در وین روز شنبه 13 تیرماه جاری - 4 جولای- پیش‌نویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یاد شده جویا شوند. بر اساس همین خبر، قرار است تیم هسته‌ای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند! و اما، پیش‌بینی نگارنده با توجه به سابقه حیله‌گری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیش‌نویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم!
اگر این پیش‌بینی تحقق پیدا کند، از هم‌اکنون می‌توان به وضوح درک کرد که چه فاجعه‌ای در پیش خواهد بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است، به عنوان پیش‌نویس مورد توافق اولیه تیم‌های مذاکره‌کننده قلمداد می‌شود و ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و شکننده است.
اگر متن پیش‌نویس را بپذیریم، به یک «توافق بد» که در آن از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران یعنی حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان عبور شده است، تن داده‌ایم و اگر نپذیریم، این تلقی به افکار عمومی جهانیان - و احتمالا بخشی از مردم ایران- پمپاژ می‌شود که ایران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!
باز هم امیدواریم که نه آن خبر صحت داشته باشد و نه این پیش‌بینی در مرحله نزدیک به وقوع باشد! ولی متاسفانه پیش‌بینی مورد اشاره در میان شنیده‌های وین نیز مطرح است و برخی از دیپلمات‌های آمریکایی و اروپایی به تلویح از آن یاد می‌کنند.
بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود.
بنابراین، انتظار آمیخته به گلایه از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان، آن است که چنانچه پروژ‌ه‌ای با مشخصات یاد شده در میان باشد، این پروژه موذیانه را در میانه راه، ناکام و ناتمام بگذارند.
در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه جام جم رژیم در سه‌شنبه شب 9تیر پخش شد، فؤاد ایزدی یکی از کارشناسان رژیم وابسته به طیف دلواپسان توضیح داد که چرا هر قدر توافق عقب بیفتد کار رژیم سخت و سخت‌تر می‌شود.
وی گفت: «اگر تا 9 جولای (18تیر) طرفین به توافق برسند، کنگره 30روز مهلت دارد که مطالعه کند. اگر بعد از 9 جولای به دست کنگره برسد، این می‌شود 60روز، اگر تا سپتامبر طول بکشد، بر اساس آن قانون، کنگره باید قوانین تحریمی جدیدی را تصویب کند. یعنی این طور هم نیست که بعد از 9 جولای، بازه زمانی‌اش باز باشد».
تلویزیون رژیم که از واکنشهای مردم به ستوه آمده از دست برنداشتن رژیم از سودای اتمیش وحشت دارد، سعی می‌کند طرف مقابل را در عدم توافق مقصر جلوه دهد. مجری تلویزیون رژیم بر اساس این‌که گذشت زمان به زیان رژیم است، مطرح می‌کند که: «طولانی شدن به نفع یا زیان کدام طرف است؟ آیا غربیها هم مصمم هستند که این کار را به سرعت جمع کنند؟ آیا این طولانی شدنها عمدی است یا ناشی از نرسیدن واقعی به توافق؟»
ایزدی پاسخ می‌دهد: «چندی پیش، برخی چهره‌های برجسته سیاسی و نظامی آمریکا نامه‌یی را امضا کردند که تیم مذاکره‌کننده آمریکا نباید عجله کند. چون زمان به نفع آنها است و ادامه مذاکرات، در جهت تحقق چیزهایی است که آمریکا می‌خواهد. از یک جهت هم این حرف، حرف صحیحی هست. چون ما هستیم که در وضعیت تحریم هستیم و علاقمند هستیم بحث تحریمها به گونه‌ای بسته شود؛ ما هستیم که در حوزه هسته‌یی، بر اساس توافق ژنو و توافق لوزان محدودیتهایی را پذیرفته‌ایم. شرایطی که ما داریم با شرایط طرف مقابل متفاوت است. طرف مقابل تحریم نیست؛ طرف مقابل مشکلی در مباحث هسته‌یی خودش ندارد».
در شرایط عادی بعید بود که دلواپسان که این ایزدی هم در زمره آنهاست، چنین اعترافهای بکنند، اما در این شرایط، از آنجا که هم از پیامدهای بین‌المللی و هم از خشم و نارضایتی مردم به ستوه آمده، واهمه دارند ناچار از این اعترافها هستند. آنها اعترافهای دلهره‌آمیز بیشتری هم البته دارند، ایزدی ادامه می‌دهد: «مشکلی که ما داریم این است که آمریکاییها هم می‌خواهند در موضوع هسته‌یی نظرات خودشان را به کرسی بنشانند و امتیازهای گسترده‌یی بگیرند و نمی‌خواهند تحریمها را هم لغو کنند. فعلاً در موضوع تحریمها، تعلیق تحریمها را مطرح کرده‌اند، آن هم در انتهای کار و نه تدریجی. یعنی زمانی که ایران به تعهداتش عمل کرد و آژانس هم راستی آزمایی کرد، بعضی از تحریمها ـ و نه همه تحریمها ـ تعلیق می‌شود.
در بهترین حالتی که یا کنگره تأیید بکند یا اوباما، شما با شرایطی مواجهید که بیشتر از چند ماه از دوره ریاست‌جمهوری اوباما باقی نمانده. چرا که این کارهایی که ایران باید انجام بدهد، طول خواهد کشید. بعضی می‌گویند 6ماه و بعضی می‌گویند یک سال طول خواهد کشید. بر اساس سیستم آمریکاییها، زمانی بعضی از تحریمها تعلیق می‌شود که دوره اوباما تقریباً تمام شده. مشکلی که ما داریم این است که ر‌ئیس جمهور بعدی، اگر جمهوری‌خواه باشد معلوم نیست که اصلاً بخواهد تعلیق تحریمها را ادامه بدهد».
بله، این، از یک سو بیان بن‌بست ناگشودنی رژیم و از سوی دیگر، گویای آن است که حتی در صورت توافق هم، کابوس رژیم و وحشتش پایان نمی‌گیرد.ضرب‌الاجل با هر نتیجه‌یی که داشته باشد، فی‌الواقع یک سرفصل تعیین‌کننده برای رژیم است و آن‌چنان که رفسنجانی گفت، تنها با سرفصل خوردن زهر آتش‌بس در سال67 قابل مقایسه است، طبعاً چنین رویدادی نقش تعیین‌کننده در همه فعل و انفعالهای رژیم و در تضادهای درون رژیم دارد. اگر امضای توافق را به یک زلزله یا سونامی تشبیه کنیم، آنچه که اکنون شاهدش هستیم و دارد رژیم را به سمت یک شقه سوق می‌دهد، در واقع پیش‌لرزه‌های آن محسوب می‌شود. این واقعیتی است که رسانه‌های هر دو باند رژیم به صراحت آن را بیان می‌کنند؛ از جمله تیتر سرمقاله روزنامه حکومتی ابتکار (9تیر) «پایان ضرب‌الاجل و تشدید دو قطبی هسته‌ای» کاملاً گویاست.
به این ترتیب ضرب‌الاجل و توافق هسته‌یی، اگر ‌چه ظاهر یا مقدمه‌اش موضوع هسته‌یی است، اما در این سرفصل، رژیم خواهی نخواهی در معرض انتخاب دو مسیر کاملاً متفاوت قرار گرفته است.

No comments:

Post a Comment